پرنیاپرنیا، تا این لحظه: 7 سال و 6 ماه و 3 روز سن داره

پرنیان

جشن نماز

شبکه پویا، یه برنامه ای داره به نام جشن نماز که هر روز که پخش میشه شما میگی عکس من رو هم بفرست... این هم از عکست عشقمم عاشق اون دمپایی هات هستم ...
26 اسفند 1398

کرونا

نازنینم بعد از اعلام شیوع بیماری کرونا، اون هم از قم، مدارس تعطیل و همه قرنطینه خانگی شدیم.... از ۱۶ بهمن که جشن دنیا اومدن نی نی دایی جون بود، دیگه قم نرفتیم... روزهای اول خیلی بیتابی میکردی که بری خونه خاله همسایه، ولی کم کم عادت کردی و توی خونه می مونیم...  به هر کسی هم که زنگ میزنی، میگی مواظب باش کرونا نگیرتتون... نقاشی بامزه ای از کرونا کشیدی و میگی، اینا سوزن هستن روی سرش... انشالله به سلامتی ، همه مردم این دوره رو رد کنم🙏🙏   ...
26 اسفند 1398

علاقه موسیقی

دلبندم، ظاهراً علاقه ت به موسیقی به بابا و خانواده پدری رفته... رفتیم نمایشگاه موسیقی،  یه تمبک کوچولو خریدیم ، یه گیتار و ارگ کوچولو هم داری... مدام باهاشون آهنگ میزنی... تماس تصویری که با فامیل میگیریم، دونه دونه اینا رو میاری و براشون آهنگ میزنی... آهنگ تولدت مبارک رو هم با پیانو یاد گرفتی و خیلی مشتاقانه و روزی چندیییین بار میزنی... عشق منییییی.... نفسمممم😘😘😘😍😍😍   ...
22 اسفند 1398

قرنطینه

بخاطر اومدن کرونا، یک ماهی هست که توی قرنطینه خانگی به سر می‌بریم... اوایل خیلی بهانه می‌گرفتی بری خونه خاله همسایه و مدام گریه میکردی ... ولی کم کم عادت کردی و در خونه رو هم باز نمی کنی و میگی کرونا میگیرتمون😁 یک روز توی هفته قبل رفتیم پشت بوم و توپ بازی کردیم ولی بخاطر ایزوگام انعکاس نور زیاده و چشم رو اذیت می‌کنه... امروز تصمیم گرفتیم بریم نهار رو بیرون بخوریم.. یه جایی پیدا کنیم که کمتر توی رفت و آمد و دسترس مردم باشه.. پشت شهرصنعتی ، توی کوهها جای مناسبی بود.. نشستیم یک ساعتی و شما یه کم توپ بازی کردی و برگشتیم... بهت خوش گذشته بود و هر روز ظهر میگفتی بریم ناهار رودخونه   ...
15 اسفند 1398
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به پرنیان می باشد